شماره ٥٢٤: محبوب دل و راحت جانى چه توان کرد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
محبوب دل و راحت جانى چه توان کرد
سلطان همه خلق جهانى چه توان کرد
از ساده دلى آينه بنمود جماعت
در آينه در خود نگرانى چه توان کرد
تو پادشه مائى و مابنده فرمان
گر زانکه نخوانى و برانى چه توان کرد
ما عشق تو داريم تو را ميل به ما نيست
مائيم چنين و تو چنانى چه توان کرد
عمرى است که ما را به غم عشق نشاندى
گر باقى عمرم بنشانى چه توان کرد
ما نقش خيال تو کشيديم به ديده
گر زانکه تو اين نامه نخوانى چه توان کرد
پنهان شدن از ديده سيد نتوانى
چون نور در اين ديده عيانى چه توان کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید