شماره ٥٢٣: مقصود بى وسيله حاصل نمى توان کرد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مقصود بى وسيله حاصل نمى توان کرد
هر کس که کرد حاصل ميدان که آن چنان کرد
گر عقل ساده لوحى نقش خيال بندد
بسيار اعتمادى بر آن نمى توان کرد
پروانه لاف مى زد از آتش محبت
آتش در او درافتاده بى نام و بى نشان کرد
ما در طريق جانان جانى نثار کرديم
لطفش به يک کرشمه صد جان به ما روان کرد
در آينه جمالش تمثال خويش بنمود
از آفتاب حسنش ماه خوشى عيان کرد
هر عالمى که دانست علم بديع ما را
اسرار آن معانى با عالمى بيان کرد
ما بندگى سيد کرديم از سر صدق
سلطان عشق ما را سرخيل عاشقان کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید