شماره ٣٧١: لطف آن سلطان ما را انتهائى هست نيست

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
لطف آن سلطان ما را انتهائى هست نيست
در دو عالم غير او يک پادشاهى هست نيست
چيست عالم سايه بان آفتاب حسن او
اين چنين شاهى لطيفى هيچ جائى هست نيست
بى نوايان يافتند از جود آن سلطان نوا
در همه لشکرگه او بى نوائى هست نيست
دردمندانيم و مى نوشيم درد درد دل
غير اين شربت دگر ما را دوائى هست نيست
بر در ميخانه با رندان مجاور گشته ايم
در جهان خوشتر از اين دولت سرائى هست نيست
کشته او راحيات جاودانى نيست هست
عاشقان را غير ازين ديگر بقائى هست نيست
نعمت الله مى نمايد نور چشم ما به ما
مثل او آئينه گيتى نمائى هست نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید