شماره ٣١٠: هرچه مى بينى همه انوار اوست

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
هرچه مى بينى همه انوار اوست
صورت ومعنى ما آثار اوست
دل به او داديم او دلدار ماست
خوش دلى باشد که او دلدار اوست
خسته اى کو درد دردش مى خورد
نوش جانش با دکان تيمار اوست
چيست عالم سايه بان حضرتش
کيست آدم مخزن اسرار اوست
عاشقى کز عشق او دارد حيات
زنده جاويد وبرخوردار اوست
غير او هرگز نه بيند يار غار
چون توان ديدن که از اغيار اوست
نعمت الله باده مى نوشد مدام
اين چنين کارى هميشه کار اوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید