شماره ٢٩٤: نعمت الله جان وعالم چون تن است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نعمت الله جان وعالم چون تن است
اين چنين جان وتنى آن من است
مصر دل دارم عزيز حضرتم
جسم وجانم يوسف وپيراهن است
صورتم جام است و معنى مى مدام
عشق ساقي، کار ما مى خوردن است
حال ما از عقل مى پرسى مپرس
کز بيان ذوق ما او الکن است
رندم و درميکده دارم مقام
جنت المأوا مدامم مسکن است
شمع جمع عاشقان سرخوشم
حال من بر اهل مجلس روشن است
جام در دور است وسيد در نظر
خوش حضورى وقت جان پروردن است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید