شماره ٢٤٩: نقش خيال اوست که گويند عالم است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نقش خيال اوست که گويند عالم است
اين صورت است ومعنى آن اسم اعظم است
اسمى که هست جامع اسما به نزد ما
آن اسم اعظم است و بر اسما مقدم است
جام جهان نماست پر از مى بيا بگير
شادى ما بنوش که جام مى جم است
سردار عاشقان به سر دار پانهاد
دعوى که مى کند بر ياران مسلم است
خمخانه اى است پر مى و ساقى ما کريم
رندان کم اند خواجه نگوئى که مى کم است
از زخم عشق گرچه دلم ريش شد ولى
ناله نمى کنم که چنان ريش مرهم است
با جام مى دمى چو برآريم خوش بود
خاصه دمى که سيد سرمست همدم است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید