شماره ٢٤٢: ما را همه شب شب وصال است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ما را همه شب شب وصال است
ما را همه روز روز حال است
از دولت عشق پادشاهيم
سلطانى عشق بى زوال است
گويا ز خدا خبر ندارد
هردل که اسير جاه و مال است
بگذر ز جهان و عيش جان جوى
کاسباب جهان همه وبال است
با روى توجام مى کشيدن
درمذهب عاشقان حلال است
تا حسن جمال دوست ديديم
ما را ز وجود خود ملال است
نقصان مطلب ز نعمت الله
چون نيک نظر کنى کمال است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید