راه عشاق رو که آن ره ماست
بشنو اين قول از حسينى راست
با مخالف روان شدى به حجاز
به خطا مى روى مرو که خطاست
تا خيالش به چشم ما بنشست
از نظر نقش غير او برخاست
مطربا نغمه اى که ساقى ما
آمد ومجلس خوشى آراست
ما چنين مست و توچنان مخمور
خودبگو جرم تست يا ازماست
نفسى کز تو فوت شد آن دم
بهمه عمر عذر نتوان خواست
نعمت الله به صورتش منگر
معنيش بين که نور لطف خداست