ما بنده درويشيم، شاها نظرى فرما
صاحب نظرى شاها، ما را نظرى فرما
آنجا که مقام تواست ما را نبود بارى
بارى ز سر احسان، اين جا نظرى فرما
تو ناظر و منظوري، ما آينه روشن
در آينه روشن، جانا نظرى فرما
ما از نظر لطفت، داريم بسى اميد
نوميد مکن ما را، حالا نظرى فرما
درهرچه نظر کرديم، نور تو در آن ديديم
با عقل از آن گفتيم: اشيا، نظرى فرما
اى موسى بن عمران، ذاتش نتوانى ديد
در عين همه بنگر: اسما، نظرى فرما
با سيد سرمستان، دارى نظرى شاها
از بهر دل سيد، ما را نظرى فرما