شماره ٥٨٦: اگر نشسته سفر چون نظر توانى کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
اگر نشسته سفر چون نظر توانى کرد
ز هفت پرده نيلى گذر توانى کرد
عزيز مصر اگر همتى کند همراه
چو بوى پيرهن از خود سفر توانى کرد
صفاى باطن اگر چون صدف به دست آرى
ز آب ديده نيسان گهر توانى کرد
چنان ز خويش برون آ که از اشاره موج
حباب وار سبک ترک سر توانى کرد
ز قعر گلخن هستى برآ به اوج فنا
که خنده از ته دل چون شرر توانى کرد
به بلبلان چمن اى گل آنچنان سر کن
که در بهار سر از خاک بر توانى کرد
چو بوى گل سبک از تنگناى غنچه برآى
که همرهى به نسيم سحر توانى کرد
ز چاه تيره هستي، که خاک بر سر آن
عزيز مصر شوى گر سفر توانى کرد
به خلوت لحد تنگ خويش را برسان
که بى ملاحظه خاکى به سر توانى کرد
به پيچ و تاب حوادث بساز چون صائب
مگر چو رشته شکار گهر توانى کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید