شماره ٥٦٢: فروغ روى تو چون از نقاب مى گذرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
فروغ روى تو چون از نقاب مى گذرد
عرق ز پيرهن آفتا مى گذرد
به خون دل گذرد روزگار سوختگان
مدار شعله به اشک کباب مى گذرد
ازين چه سود که در گلستان وطن دارم؟
مرا که عمر چو نرگس به خواب مى گذرد
ز پيش خرمن من برق از کم آزارى
به آرميدگى ماهتاب مى گذرد
کسى چگونه کند هوش را عنانداري؟
که موج لاله و گل از رکاب مى گذرد
بناى توبه سنگين ما خطر دارد
اگر بهار به اين آب و تاب مى گذرد
به تشنگى گذرد ز آب زندگانى صائب
کسى که موسم گل از شراب مى گذرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید