شماره ٥٤٠: کسى که دل به خيال تو در گرو دارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
کسى که دل به خيال تو در گرو دارد
به هر نفس که برآرد حيات نو دارد
نمى رسد به زبان خموش آسيبى
خط مسلمى اين خوشه از درو دارد
مکن تعجب اگر نيست چرخ را آرام
کز اين پياده بسى چرخ در جلو دارد
هميشه عيد بود در سراى آن قانع
که در نظر لب نانى چو ماه نو دارد
گل از ترانه بلبل به خاک و خون غلطيد
سخن ازوست که گوش سخن شنو دارد
هنر ز فقر کند در لباس عيب ظهور
که نان گندم درويش طعم جو دارد
در آن مقام که مقصود بى نشان باشد
خطر ز سنگ نشان بيش راهرو دارد
دليل تيره دلان فکرهاى بى مغزست
که سيل از خس و خاشاک پيشرو دارد
دل دو نيم برد زير خاک چون گندم
علاقه هرکه به اين نشأه نيم جو دارد
ز هم نمى گسلد کاروان ملک عدم
کجا جهان وجود اين برو برو دارد؟
ز جذب عشق بود بيقرارى صائب
که موج را کشش بحر، خوش جلو دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید