شماره ٤٢٢: حسن در پرده نيرنگ چرا مى آيد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
حسن در پرده نيرنگ چرا مى آيد؟
گل بيرنگ به صد رنگ چرا مى آيد؟
گرنه در پرده دل مطرب دمسازى هست
از جگر ناله به آهنگ چرا مى آيد؟
حسن سنگين دل اگر کعبه مشتاقان نيست
در لباس خط شبرنگ چرا مى آيد؟
خار بهر گل بى خار بلاگردانى است
حسن را صحبت من ننگ چرا مى آيد؟
نخل بى بر نشود گر ز جنون بارآور
اينقدر بر سر من سنگ چرا مى آيد؟
صحبت سوختگان باغ و بهار شررست
سوز عشق از دل ما تنگ چرا مى آيد؟
اگر از عشق تو خون نيست دل سنگدلان
لعل بيرون ز دل سنگ چرا مى آيد؟
چه نشاط است که در پرده خاموشى نيست؟
غنچه از بستن لب تنگ چرا مى آيد؟
صلح با دشمن خونخوار بود مستان را
اينقدر چشم ترا جنگ چرا مى آيد؟
اگر از ديدن او آب نگرديد دلم
اشک من اينهمه بيرنگ چرا مى آيد؟
پاک چشمان ز هنر چشم ندوزند به عيب
چشمت از آينه بر زنگ چرا مى آيد؟
چه به از آينه صاف بود يوسف را؟
حسن بيرون ز دل تنگ چرا مى آيد؟
باغ بى غنچه نمى باشد و گل بى شبنم
عارت از صائب دلتنگ چرا مى آيد؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید