شماره ٤٠٥: دل عاشق تهى از اشک دمادم نشود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
دل عاشق تهى از اشک دمادم نشود
بحر چندان که زند جوش کرم کم نشود
نتوان حرف کشيد از لب ما چون لب جام
راز ما اخگر پيراهن محرم نشود
بيشتر شد ز مى ناب مرا تنگى دل
گره از آب محال است که محکم نشود
رفت عمرم همه در پند و نصيحت، غافل
که سگ نفس به تعليم معلم نشود
يافت سى پاره ز پاشيدن صحبت دل جمع
دل صد پاره ما نيست فراهم نشود
نيست ممکن که به خورشيد توانى پيوست
تا دلت آب درين باغ چو شبنم نشود
بوسه زان لب نشود کم به گرفتن صائب
از نگين نقش ز بسيار زدن کم نشود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید