شماره ٣٨٥: کل به خون غوطه خورد جزو چو افگار شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
کل به خون غوطه خورد جزو چو افگار شود
دايه پرهيز کند طفل چو بيمار شود
باده گر آب حيات است به اندازه خوش است
خون چو بسيار شود نشتر آزار شود
از پريشان نظرى بس که دلم مجروح است
زنگ بر آينه ام مرهم زنگار شود
هرکجا پرده ز روى تو فتد، بر شبنم
دامن لاله و گل بستر بيمار شود
دست در دامن مطلب همه جا سير کند
هرکه در راه طلب قافله سالار شود
عندليبان نفس بيهده اى مى سوزند
اين نه کارى است که از پيش به گفتار شود
کار چون راست به تدبير نيايد صائب
مى برم رشک بر آن دست که از کار شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید