شماره ٣٤٣: ياد رويش نه چراغى است که خاموش کنند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
ياد رويش نه چراغى است که خاموش کنند
نمکى نيست لب او که فراموش کنند
نکند باده روشن به خردهاى ضعيف
آنچه چشمان سيه مست تو باهوش کنند
نيست ممکن که به معراج اجابت نرسد
هر دعايى که در آن صبح بناگوش کنند
کار صد رطل گران مى کند از شادابى
گوهرى را که ز گفتار تو در گوش کنند
دايم از غيرت خونابه کشانند خراب
ناتوانان که شب و روز قدح نوش کنند
قد برافراز که سيمين بدنان نقد حيات
همچو گل صرف به خميازه آغوش کنند
عشق بالاتر ازان است که پنهان گردد
شعله رعناتر ازان است که خس پوش کنند
سرد مهران جهان گر همه صرصر گردند
دل روشن نه چراغى است که خاموش کنند
صاف طبعان که به زندان بدن محبوسند
خشت را از سر خم دور به يک جوش کنند
مست آيند به صحراى قيامت صائب
خلق اگر از ته دل فکر ترا گوش کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید