شماره ١١٦: هر که چون زانوى خود آينه دارى دارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که چون زانوى خود آينه دارى دارد
روز و شب پيش نظر باغ و بهارى دارد
مى کند جام علاجش به پف کاسه گرى
هر سرى کز خرد خام غبارى دارد
چه شتاب است که در ديده من دارد اشک
باز سيماب بر آيينه قرارى دارد
به تهيدستى من کيست ز ثابت قدمان؟
سر ديوار به کف دامن خارى دارد
به سيه روزى من کيست درين سبز چمن؟
داغ در مد نظر لاله عذارى دارد
خضر اگر راه به سرچشمه حيوان برده است
مست هم در دل شب آب خمارى دارد
چهره صائب اگر رنگ فشان شد چه غم است؟
شکر لله مژه لاله نگارى دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید