شماره ٤٧: نوبت عقده گشايى چو به ما مى افتد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
نوبت عقده گشايى چو به ما مى افتد
گره ناز بر آن بند قبا مى افتد
در حريمى که گل و شمع گريبان چاکند
که به فکر دل صد پاره ما مى افتد؟
چشم مخمور تو بيمارى نازى دارد
که ز نشکستن پرهيز به جا مى افتد
در ته خاک همان گردش خود را دارد
آسيايى که در او آب بقا مى افتد
پرتو حسن تو خورشيد جهان آرايى است
که بغير از دل صائب همه جا مى افتد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید