شماره ١٥: زانجم نور مه در ديده روزن نمى آيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
زانجم نور مه در ديده روزن نمى آيد
زچندين چشم، کار يک دل روشن نمى آيد
اگر خواهى سلامت از جهان، سر در گريبان کش
کز اين دريا برون کس بى فرو رفتن نمى آيد
دل روشن مرا دارد زچشم باز مستغنى
که نور خانه آيينه از روزن نمى آيد
مشو در راه امن از احتياط اى راهرو غافل
که موسى بى عصا در وادى ايمن نمى آيد
زبيرحمى همان بر روى من در باغبان بندد
زدست کوته من گرچه گل چيدن نمى آيد
به روى نرم نتوان کامياب از خلق شد صائب
شرر بيرون زصلب سنگ بى آهن نمى آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید