شماره ٧٨٨: اى که بر من جور تو بسيار شد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اى که بر من جور تو بسيار شد
زاريم بشنو که کارم زار شد
من که اندر سر جنونى داشتم
خاصه سوداى تو با آن يار شد
تا لبت بر نقطه جان خط کشيد
نقطه جان من از پرگار شد
تا تو دست و پا نهادى حسن را
نيکوان را دست و پا بيکار شد
دوش پنهان مى کشيدم زلف تو
چشم مستت ناگهان بيدار شد
از عزيزى مردم چشم منى
گر چه در چشم تو مردم خوار شد
خسرو از ابروى خود سازد کمان
پس به پيش خسرو خاور کشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید