شماره ٧٧٨: روى خوبت آفت جانى نمود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
روى خوبت آفت جانى نمود
ديده را صد گونه حيرانى نمود
غنچه کوچک دهن پيش لبت
چون که رو بگشاد زندانى نمود
چشم او بنمود زلفت را به من
مست بد ناگه پريشانى نمود
کافران را بر دل من دل بسوخت
بس که چشمت نامسلمانى نمود
لعل تو انگشترى خط را سپرد
ديو را ملک سليمانى نمود
آينه بودى و زنگارت گرفت
روى کس را بيش نتوانى نمود
خواستم دى از لبت بوسي، لبت
خنده اى بنمود و پنهانى نمود
ديد خسرو کاين سخن نزديک نيست
روز بنشست و ثناخوانى نمود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید