شماره ٦٧٣: گر کنى يارى و گر آزار، بر من بگذرد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
گر کنى يارى و گر آزار، بر من بگذرد
هر چه مى خواهى بکن، اى يار، بر من بگذرد
گفتي، ار من بگذرم زين سو بود بر تو بستم
اين ستم، اى کاشکى هر بار بر من بگذرد
صبحدم مست شراب شوق بيرون اوفتم
بسکه شب در ناله هاى زار بر من بگذرد
زودتر خاکم کن، اى گردون، مگر بختم بود
کان خرامان سرو خوش رفتار بر من بگذرد
اى خوش آن ديوانگى و مستى و رسواييم
کز پى نظاره اى آن يار بر من بگذرد
هر سحرگاهى فرستم جان به استقبال او
تا مگر بويى ازان گلزار بر من بگذرد
رفت عمر و گفتگوى عشق از خسرو نرفت
عمر باقى هم درين گفتار بر من بگذرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید