شماره ٦٦٤: باز ترک مست من آهنگ بازى مى کند

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
باز ترک مست من آهنگ بازى مى کند
کس نکرده ست آنکه آن ترک طرازى مى کند
زلف او را سر به سر عالم به مويى بسته شد
هندويى را بين کزينسان ترکتازى مى کند
از خيالش مانده ام شرمنده، کاندر چشم من
گه گهى مى ايد و مردم نوازى مى کند
جز اشارت نيست سوى لعل تو ما را ز دور
همچو انگشتى که بر حلوا درازى مى کند
هر چه اندر روى تو دزديده مى دارد نظر
مردم چشمم به خون خويش بازى مى کند
مى رود در خون هر سرگشته اى دامن کشان
پس به آب چشم من دامن نمازى مى کند
مى پرد چون کافران بر جان خسرو تاختن
از براى رغم نام خويش غازى مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید