شماره ٦٣٩: صبحگه، يارب، حديثى زان دو لب خواهم کشيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
صبحگه، يارب، حديثى زان دو لب خواهم کشيد
يا شبى از دست تو جام طرب خواهم کشيد
گر بر آن خمخانه جان دست خواهم يافتن
ساغرى از آب حيوان تا به لب خواهم کشيد
گفتى امشب زلف بر دستت نهم تا مى کشى
ده که من تارى ازينسان تا به شب خواهم کشيد
گر کشم جعد ترا، گويى مکن ترک ادب
عاشق و مستم ز من نايد ادب، خواهم کشيد
سوز دل تا کى نهان دارم، برون خواهم فگند
دود از جانم برآمد، چند تب خواهم کشيد
بوالعجب شد کار من از ناله زارم، هنوز
من درين غم ناله هاى بوالعجب خواهم کشيد
عاشقى درد سر است و کى رود اين دردسر
تا ز خسرو هر شبى شور و شغب خواهم کشيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید