شماره ٦٣٧: من ز جانان گر چه صد اندوه جان خواهم کشيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
من ز جانان گر چه صد اندوه جان خواهم کشيد
تا نپندارى که خود را بر کران خواهم کشيد
مردمان، از من چه مى خواهيد آخر، وه که من
پاى از کويش به گفت مردمان خواهم کشيد
بيش ازين نبود که بکشندم، بخواهم مست رفت
آشکارا در برش گيسوکشان خواهم کشيد
من نيم زآنهاکه از خوبان بتانم سر به تيغ
هر چه آيد بر سرم از بهرشان خواهم کشيد
آب چشم عاشقان تا مى رود خواهم فشاند
کبر ناز نيکوان تا مى توان خواهم کشيد
گر ترا بينم مگو، جانا که چشمت برکشم
هم مرا فرما که من از ديدگان خواهم کشيد
اى خروس گنگ، آخر روز خواهد شد گهى
هم سرت خواهم بريد و هم زبان خواهم کشيد
دل که گم کرده ست خسرو، پيش او آخر گهى
خنده اى خواهد از آن کنج دهان خواهم کشيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید