شماره ٥٥٣: دلى دارم که جز جانان نخواهد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دلى دارم که جز جانان نخواهد
همين معشوقه خواهد، جان نخواهد
گر جان خواهد از وى خوبرويى
روان بدهد، ز من فرمان نخواهد
مرا گويند، سامانى نداري؟
کسى از عاشقان سامان نخواهد
گذر در کوى ما آن دوزخى راست
که جا در روضه رضوان نخواهد
سر من زين پس و شمشير خوبان
کسى تا خون من زايشان نخواهد
مفرما صبر کان را هر که ديده ست
صبورى از من حيران نخواهد
غم آمد در دل تنگم، ندانست
که در تنگى کسى مهمان نخواهد
برنجم، گر تو خسرو را نخواهى
تو خواهي، ليک اين حرمان نخواهد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید