شماره ٤٧٩: دردا که دگر ما را آن يار نمى پرسد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دردا که دگر ما را آن يار نمى پرسد
احوال دل پر خون دلدار نمى پرسد
مى پرسم و مى جويم در هر نفسى صد بار
او در همه عمر خود يک بار نمى پرسد
يار از سر ياربها با ما سخنى مى گفت
امسال به دشنامى چون يار نمى پرسد
بيمار تب هجرم آن ماه طبيب من
دردا که طبيب من بيمار نمى پرسد
گر يار نمى پرسد خسرو چه کند آن را؟
شاه است و گدايان را از عار نمى پرسد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید