شماره ٤٦٩: بتى کو هر دمم دشنامهاى شکرين بخشد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بتى کو هر دمم دشنامهاى شکرين بخشد
به از دشنام نبود، گر نبات وانگبين بخشد
به غيرى گر جفا گويد برنجم، کانست حق من
بتر رنجم اگر جاى جفايم آفرين بخشد
خوش آن دزديده خنديدن بر اين ديوانه مسکين
که مورى را همه ملک سليمان زان نگين بخشد
قدش خون مى خورد در دل، من از وى در جگر خوردن
نهالى کاين خورش يابد، ضرورت بر همين بخشد
چو سنگ نازنينان گل بود بر روى مشتاقان
من از ديده بريزم هر گلى کان نازنين بخشد
چه باشد، گر چو مى مهر مسلمانى بود در وى
خدا آن نامسلمان را مگر ايمان و دين بخشد
عجب بخشنده اى شد چشم خسرو بر سر کويش
که خاک در کند دريوزه و در ثمين بخشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید