شماره ٣٩٧: رخت کز آتش تبها به تاب در عرق است

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
رخت کز آتش تبها به تاب در عرق است
چو نيک مى نگرم آفتاب در عرق است
به خونش گر شد آن روى و در عرق افتاد
هميشه شمع منور به تاب در عرق است
به گرد عارض و روى تو خط خوى آلود
محقق است که چون مشک ناب در عرق است
چو عکس روى خوى آلوده اش به جام افتاد
قدح چو با دل پر خون شراب در عرق است
ز رشک آنکه عرق بر رخش چرا غلتيد
سرشک ديده ما چون حباب در عرق است
ز غيرت اين تن خسرو چو در تب و سوز است
دلش بر آتش غم چون کباب در عرق است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید