شماره ٣٩٢: يک سخن گر من ازان جان و جهان خواهم يافت

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
يک سخن گر من ازان جان و جهان خواهم يافت
ره سوى آرزوى خويش بدان خواهم يافت
گر به گرد قد زيباش نگردم، چه کنم؟
در کدامين چمن آن سرو روان خواهم يافت؟
جان عاشق، اگر از بهر رخ زيبا راست
من کدامين رخ زيبا به ازان خواهم يافت؟
دل برفت از من و يارب که گهى خواهد بود
که ازان گم شده خويش نشان خواهم يافت؟
بيدل و غمزده ام کيست که دل خواهد داد
عاشق و سوخته ام از که ضمان خواهم يافت؟
عشق ازين گونه که بيش است به دل تا جان هست
نه همانا که ازين فتنه امان خواهم يافت
از گله پا به گلم ده که من بدخو را
روزى از ديده اغيار نهان خواهم يافت
اى که گفتى به دعا آرزوى خويش بياب
بارى آنچ آرزويم هست همان خواهم يافت
ساقيا، جان عزيز است بهاى رطلت
دفع غم را بخرم، گر چه گران خواهم يافت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید