نرگس مست تو خواب آلوده است
لب لعل تو شراب آلوده است
آگه از ناله من کى گردد
چشم مست تو که خواب آلوده است
خويى کز عارض تو باز شده ست
برگ گل را به گلاب آلوده ست
لب تو در دل من بنشسته ست
نمکى را به کباب آلوده ست
ازترى خواست چکيدن آرى
لب تو کز مى ناب آلوده ست
سخن تلخ تو زان شيرينست
که شکر را به جواب آلوده ست
بنده خسرو چه گنه کرد امروز
که حديثت به عتاب آلوده ست