شماره ١٧٦: زلف تو هنوز تابدار است

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
زلف تو هنوز تابدار است
چشمت به کرشمه در خمار است
گفتى که وفا نيايد از من
سوگند مخور که استوار است
خون شد دل من، بگوي، اى باد
کان جان عزيز در چه کار است
کشتش به کدام بوستان است
سروش به کدام جويبار است
من گريه خويش دوست دارم
کز درد کسيم يادگار است
کارم غم عشق و بى قرارى است
تا عمر عزيز برقرار است
اى شاهسوار، آهوان را
تير تو نکوترين شکار است
عاشق که غم تو خورد وانگه
شادى طلبت، حرام خوار است
با تو به مثل هلاک خسرو
ديوانه و موسم بهار است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید