شماره ١٧٤: چشمم که بر روى تو فتاده ست

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
چشمم که بر روى تو فتاده ست
بر آفت خود نظر نهاده ست
راهيست براى بردن جان
ابروى کجت ميان گشاده ست
خط تو درونه مرا سوخت
شک نيست کز آفتاب زاده ست
زلفت سر و پا شکسته زانست
کز سرو بلند او فتاده ست
انصاف من شکسته بستان
زان طره که داد ظلم داده ست
گفتى ز لبم بنوش باده
خون مى نوشم، چه جاى باده ست
خسرو ز تو بى قرار با تست
دل را چه کنم که خود مراد است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید