شماره ١٣٠: جز صورت تو ماه سما را چه توان گفت
جز صورت تو ماه سما را چه توان گفت
جز طره تو دام بلا را چه توان گفت
آن روى که داده ست خدايت صفت آن
هم خود تو بگو، بهر خدا را، چه توان گفت
چون ماه نو انگشت نمايست دهانت
آن خاتم انگشت نما را چه توان گفت
شد بسته زلفين تو خون در دل نافه
دلبستگى مشک خطا را چه توان گفت
هر لحظه صبا بر سر گل بروزد از ناز
از کرده تو باد صبا را چه توان گفت
شب اشک و دم سرد مرا ديد خيالت
پس گفت که اين باد هوا را چه توان گفت
گر چشم مرا ابر گهربار توان خواند
خاک کف شمس الامرا را چه توان گفت
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده